پدر این کوچولو به جبهه رفته و اون دلش برای بابا تنگ شده.
پدرم رفته به جنگ
من از او بیخبرم
چشمهایم به در است
تا بیاید پدرم
آمد آمد به شتاب
بر در خانه نشست
باز شد پنجرهها
شیشهی خواب شکست
پدرم را دیدم
دیدم اما در خواب
که به سویم آمد
با پر و بال عقاب
پدرم رفته به جنگ
من از او بیخبرم
چشمهایم به در است
تا بیاید پدرم
آمد آمد به شتاب
بر در خانه نشست
باز شد پنجرهها
شیشهی خواب شکست
پدرم را دیدم
دیدم اما در خواب
که به سویم آمد
با پر و بال عقاب
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
1:15شعر كودك
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان