چوپان و الاغ

چوپان و الاغ

  • 2 قطعه
  • 15:06 مدت زمان
  • 779 دریافت شده
کارگردان:
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: کودک
چوپانی بود که بیست گوسفند را از پدرش به ارث برده بود اما او دلش می خواست به شهر برود.

او در خیال فرومی رفت و فکر می کرد.
او با خودش می گفت: می گفت کاش من هم ثروتمند بودم و درشهر زندگی می کردم.
چوپان جوان سخت کار می کرد تا بتواند کره و ماست و پنیر را با قیمت خوب در شهر بفروشد.
او روزها پس از چرای گوسفندان نی می زد و گوسفندان می فهمیدند که وقت چرا تمام شده است.
روزها می گذشتند و چوپان جوان تمام تلاشش را می کرد تا ثروتمند شود به شهر برود و مثل پادشاه زندگی کند ...

از ایرانصدا بشنوید

این قصه برای دبستانی ها مناسب است

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

2

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

دیدگاه خود را بنویسید نقد و نظر

    تا کنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

دسترسی سریع