نسیم کوچولو یک روز نقاشی یک کلاغ را کشید.
کلاغ نقاشی خیلی قارقارو بود. کلاغ نقاشی پرواز کرد و رفت روی شاخه ی خاله پیرزن نشست و شروع کرد به قارقار کردن. خاله پیرزن ناراحت شد و گفت: ای وای بسه دیگه کلاغه برو!
کلاغ پر زد و رفت نزدیک یک بیمارستان و شروع کرد به قارقار کردن ...
کلاغ نقاشی خیلی قارقارو بود. کلاغ نقاشی پرواز کرد و رفت روی شاخه ی خاله پیرزن نشست و شروع کرد به قارقار کردن. خاله پیرزن ناراحت شد و گفت: ای وای بسه دیگه کلاغه برو!
کلاغ پر زد و رفت نزدیک یک بیمارستان و شروع کرد به قارقار کردن ...
صداها
-
عنوانزمان
-
13:04
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه