بی بی گلاب هر روز به گل های خشک باغچه نگاه می کرد و منتظر بهار بود.
او دوست داشت زودتر باغچه اش سبز و زیبا شود.
بی بی گلاب از بس توی باغچه رفته بود، سرما خورده بود. مجید، نوه ی کوچولوی بی بی گلاب برای بیماری مادربزرگش خیلی ناراحت بود
او دوست داشت زودتر باغچه اش سبز و زیبا شود.
بی بی گلاب از بس توی باغچه رفته بود، سرما خورده بود. مجید، نوه ی کوچولوی بی بی گلاب برای بیماری مادربزرگش خیلی ناراحت بود
صداها
-
عنوانزمان
-
13:41
کاربر مهمان