من و بابا تلفنی یهعالمه با هم خندیدیم.
تا تلفن صدا کرد
خندهکنان دویدم
صدای بابایم را
از توی آن شنیدم
شنیدم او لپم را
مثل همیشه بوسید
من اینجا خنده کردم
بابا از آنجا خندید
وقتی که خنده میکرد
انگاری پشت در بود
صدای بابا اینجا
اما خودش سفر بود
تا تلفن صدا کرد
خندهکنان دویدم
صدای بابایم را
از توی آن شنیدم
شنیدم او لپم را
مثل همیشه بوسید
من اینجا خنده کردم
بابا از آنجا خندید
وقتی که خنده میکرد
انگاری پشت در بود
صدای بابا اینجا
اما خودش سفر بود
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه