- 5620
- 1000
- 1000
- 1000
پهلوان رویین تن
اسفندیار رویین تن، می خواهد جای پدرش، گشتاسب بر تخت پادشاهی بنشیند.
این پدر و پسر بسیار کله شق و یک دنده اند. گشتاسب، پادشاه ایران، نمی خواهد پادشاهی را به پسر بدهد چون اخترشناسان گفته اند که اسفندیار اقبال بلندی ندارد و به زودی در خون خویش غوطه خواهد خورد.
کتایون، مادر اسفندیار و ملکه، بسیار از رابطه ی بین پدر و پسر، نگران است و بسیار غصه می خورد.
شاه هم مانده و نمی داند چه باید بکند.
پادشاه، از اسفندیار می خواهد تا رستم را دست بسته نزد او بیاورد تا تاج شاهی را به پسر بدهد.
اسفندیار هم ناامیدانه و غمگین به سمت زابل به راه افتاد ...
این پدر و پسر بسیار کله شق و یک دنده اند. گشتاسب، پادشاه ایران، نمی خواهد پادشاهی را به پسر بدهد چون اخترشناسان گفته اند که اسفندیار اقبال بلندی ندارد و به زودی در خون خویش غوطه خواهد خورد.
کتایون، مادر اسفندیار و ملکه، بسیار از رابطه ی بین پدر و پسر، نگران است و بسیار غصه می خورد.
شاه هم مانده و نمی داند چه باید بکند.
پادشاه، از اسفندیار می خواهد تا رستم را دست بسته نزد او بیاورد تا تاج شاهی را به پسر بدهد.
اسفندیار هم ناامیدانه و غمگین به سمت زابل به راه افتاد ...
از ایرانصدا بشنوید
داستان زیبای اسفندیار روئین تن رو با بازی بسیاری از بزرگان رادیو بشنوید
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان