زن فقیری با دختر و پسر کوچکش در دهکده ی دورافتاده ای زندگی می کرد.
در دهکده گفته می شد که ببری خود را به شکل آدمیزاد در می آورَد و وارد خانه ها می شود.
او به بچه ها گفت که در را به روی هیچ کس باز نکنند.
روزی مادر داشت از کار به خانه برمی گشت که هوا تاریک شد. او در راه ببر را دید ...
در دهکده گفته می شد که ببری خود را به شکل آدمیزاد در می آورَد و وارد خانه ها می شود.
او به بچه ها گفت که در را به روی هیچ کس باز نکنند.
روزی مادر داشت از کار به خانه برمی گشت که هوا تاریک شد. او در راه ببر را دید ...
از ایرانصدا بشنوید
این قصه برای خردسالان و دبستانی ها مناسب است
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان