- 8975
- 1000
- 1000
- 1000
مسافر
جلد 5
تاکسی فضایی به مقصدش در فضا می رسد.
آرچی نمی تواند روی زمین بایستد و به هوا می رود. اصلا پدر یادش نبود که پیش از پیاده شدن آرچی توی جیبش گوی های سنگین بگذارد چون آنجا جاذبه وجود نداشت.
همین شد که آرچی معلق، روی هوا بود. او توانست شاخه ی درختی را بگیرد و خودش را نگهدارد. اما ماجرا فقط همین نبود. سر و کله ی یک گربه هم پیدا شد ...
تاکسی فضایی به مقصدش در فضا می رسد.
آرچی نمی تواند روی زمین بایستد و به هوا می رود. اصلا پدر یادش نبود که پیش از پیاده شدن آرچی توی جیبش گوی های سنگین بگذارد چون آنجا جاذبه وجود نداشت.
همین شد که آرچی معلق، روی هوا بود. او توانست شاخه ی درختی را بگیرد و خودش را نگهدارد. اما ماجرا فقط همین نبود. سر و کله ی یک گربه هم پیدا شد ...
از ایرانصدا بشنوید
در این بخش از کتاب تاکسی فضایی با جاذبه و نقش آن بیشتر اشنا می شویم همین طور با گربه ای که مامور امنیت فضایی است ...
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان