خان داداش داشت از خارج برمی گشت. فروغ و نیره خواهرهای او بودند.
فروغ و نیره خیلی خوشحال بودند. چون سی و دو سال می شد که آنها همدیگر را ندیده بودند.
حالا خان داداش شصت ساله بود و صورتش پر از چروک شده بود.
او دلش می خواست هر روز قورمه سبزی بخورد ...
فروغ و نیره خیلی خوشحال بودند. چون سی و دو سال می شد که آنها همدیگر را ندیده بودند.
حالا خان داداش شصت ساله بود و صورتش پر از چروک شده بود.
او دلش می خواست هر روز قورمه سبزی بخورد ...
از ایرانصدا بشنوید
این برنامه برای خردسالان مناسب است
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان