من یه گربه ی کوچولو تو شهر غزه ام. خیلی سردم شده. دختر کوچولوی مهربون، توی این سرما، از من مراقبت کرد حالا نوبت منه تا محبتش رو جبران کنم.
دختر کوچکی در غزه دلش میخاد که به مدرسه بره، اما خب این روزها نه لباس گرمی هست و نه شرایط خرید لباس جید. گربه کوچولویی که مهرمانی دختر کوچولو را می بیند تلاش میکند از زیر آجرها و آوارها، کلاف آبی را پیدا کند تا دختر به آرزویش برسد.
دختر کوچکی در غزه دلش میخاد که به مدرسه بره، اما خب این روزها نه لباس گرمی هست و نه شرایط خرید لباس جید. گربه کوچولویی که مهرمانی دختر کوچولو را می بیند تلاش میکند از زیر آجرها و آوارها، کلاف آبی را پیدا کند تا دختر به آرزویش برسد.
صداها
-
عنوانزمان
-
11:12
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه