یه آقا کلاغه بود که همیشه یه پیراهن سیاه به تنش بود. آقا کلاغه روی یه کاج بلند زندگی میکرد. نزدیک لونهی اون یه «سینهسرخ» مغرور هم زندگی میکرد. هروقت آقا کلاغه میخواست آواز بخونه، سینهسرخ بهش میگفت: «آخه این صداست که تو داری؟»... .
کودکان با شنیدن این داستان یاد میگیرن که ارزش خوب بودن خیلی بیشتر از ظاهر آدمهاست و نباید هیچوقت انسانها رو از روی ظاهرشون قضاوت کرد. همچنین باید از خداوند شکرگزار باشن که بهشون نعمتهای زیادی داده.
کودکان با شنیدن این داستان یاد میگیرن که ارزش خوب بودن خیلی بیشتر از ظاهر آدمهاست و نباید هیچوقت انسانها رو از روی ظاهرشون قضاوت کرد. همچنین باید از خداوند شکرگزار باشن که بهشون نعمتهای زیادی داده.
صداها
-
عنوانزمان
-
14:37
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه