سبحان

  • 1 قطعه
  • 10:19 مدت زمان
  • 600 دریافت شده
رضا و سبحان با هم به قصه های مادربزرگ سبحان گوش می کردند و بازی می کردند.
یک روز رضا به خانه ی سبحان آمده بودند تا با هم بازی کنند. وقتی رضا از خانه ی سبحان رفت، سبحان متوجه شد که ماشین اسباب بازی اش گم شده ...

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

  • کاربر مهمان
    عالی
  • کاربر مهمان
    من خیلی دوست داشتم عالی
  • کاربر مهمان
    غصه
  • کاربر مهمان
    خانم مریم نشیبا ازتو ممنونم یک دنیا ممنون
دسترسی سریع