توی باغ حیاطی زیبا، سارا با شیما و مریم زیر سایه ی درخت سیب می نشستند.
یک روز مریم کتاب تازه ای را با خود به حیاط آورد. سارا کتاب را از مریم گرفت تا ببیند. شیما هم دلش می خواست کتاب را ببیند. برای همین کتاب را کشید و گوشه یکی از صفحه های کتاب پاره شد ...
یک روز مریم کتاب تازه ای را با خود به حیاط آورد. سارا کتاب را از مریم گرفت تا ببیند. شیما هم دلش می خواست کتاب را ببیند. برای همین کتاب را کشید و گوشه یکی از صفحه های کتاب پاره شد ...
صداها
-
عنوانزمان
-
۹:۵۷
کاربر مهمان
کاربر مهمان