عید داشت از راه می رسید و سما کوچولو با پدر و مادرش به بازار رفتند.
سما یک پیراهن آبی پشت ویترین دید. او از مادرش خواست تا آن را برایش بخرد. پیراهن خیلی گران قیمت بود ...
این برنامه به مناسبت سال نو تهیه و تولید شده است.
سما یک پیراهن آبی پشت ویترین دید. او از مادرش خواست تا آن را برایش بخرد. پیراهن خیلی گران قیمت بود ...
این برنامه به مناسبت سال نو تهیه و تولید شده است.
صداها
-
عنوانزمان
-
8:49
کاربر مهمان
کاربر مهمان