میمونی در کنار درخت انجیر کنار رودخانه زندگی می کرد.
یک روز که میمون داشت روی درخت، انجیر می خورد متوجه تکان چیزی توی رودخانه شد. او یک تمساح بود. گرسنه بود و دنبال غذا می گشت.
میمون برای او انجیر چید و آن را به تمساح داد.
روزها گذشت. تمساح بیشتر وقتش را با میمون می گذراند. اما زن تمساح از این دوستی خیلی ناراحت بود. برای همین نقشه ای کشید ...
این داستان زیبا را بشنوید ...
یک روز که میمون داشت روی درخت، انجیر می خورد متوجه تکان چیزی توی رودخانه شد. او یک تمساح بود. گرسنه بود و دنبال غذا می گشت.
میمون برای او انجیر چید و آن را به تمساح داد.
روزها گذشت. تمساح بیشتر وقتش را با میمون می گذراند. اما زن تمساح از این دوستی خیلی ناراحت بود. برای همین نقشه ای کشید ...
این داستان زیبا را بشنوید ...
از ایرانصدا بشنوید
در این داستان صوتی، هوشیاری و مهربانی میمون او را از مرگ نجات می دهد ...
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان