- 8699
- 1000
- 1000
- 1000
نخودی
زن و مردی بودن که بچه دار نمی شدند.
زن یک روز تصمیم گرفت آبگوشت درست کند. زن دلش می خواست یک بچه داشته باشه تا شادی به خانه آنها بیاورد.
به مادر و پدرش هم کمک کند.
ناگهان زن صدایی شنید. از وسط نخود و لوبیاها یک نخود شروع کرد به حرف زدن. زن تعجب کرده بود. نخود از بین نخود و لوبیاها خواست بیرون برود. ولی زن جلویش را گرفت تا اول برایش لباس بدوزد.
نخودی لباس اش را پوشید و راه افتاد تا برای پدرش نهارش را به مزرعه ببرد.
مرد از دور دید که یک بقچه دارد به طرف او می آید. او با دیدن بقچه تعجب کرد و فکر کرد خیالاتی شده است...
زن یک روز تصمیم گرفت آبگوشت درست کند. زن دلش می خواست یک بچه داشته باشه تا شادی به خانه آنها بیاورد.
به مادر و پدرش هم کمک کند.
ناگهان زن صدایی شنید. از وسط نخود و لوبیاها یک نخود شروع کرد به حرف زدن. زن تعجب کرده بود. نخود از بین نخود و لوبیاها خواست بیرون برود. ولی زن جلویش را گرفت تا اول برایش لباس بدوزد.
نخودی لباس اش را پوشید و راه افتاد تا برای پدرش نهارش را به مزرعه ببرد.
مرد از دور دید که یک بقچه دارد به طرف او می آید. او با دیدن بقچه تعجب کرد و فکر کرد خیالاتی شده است...
از ایرانصدا بشنوید
داستان نخودی از داستان های کهن ایرانی است که همه بزرگ ترها و بچه های ایرانی از شنیدن آن لذت می برند.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان