آهو خانوم دلش می خواست پسرش مثل بقیه دوستانش بازی کند.
ولی آهو کوچولو می ترسید اگه بازی کند یا گم شود یا پاهایش بشکند.
گوزن ها به آهو کوچولو خندیدند. آهو خانوم باید فکری می کرد ...
ولی آهو کوچولو می ترسید اگه بازی کند یا گم شود یا پاهایش بشکند.
گوزن ها به آهو کوچولو خندیدند. آهو خانوم باید فکری می کرد ...
صداها
-
عنوانزمان
-
13:43
کاربر مهمان
کاربر مهمان