موشی که دلش می خواست از کار دیگران سر دربیاره

  • 1 قطعه
  • 15:01 مدت زمان
  • 251 دریافت شده
موش کوچولو تنها زندگی می کرد. خیلی هم کنجکاو و فضول بود.
موشی سبیل های قشنگی داشت. همه آرزو داشتند سبیل های اونو داشته باشن.
یک شب آقا موشه چشم اش به باغ موش خیاط افتاد. چراغ باغ اش روشن بود و موشی می خواست بداند چرا چراغ باغ موش خیاط روشن است ...

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

  • کاربر مهمان
    وای ممنون خیلی زیبا و اموزنده بود👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌
  • کاربر مهمان
    من میگم زیاد بد نیست
دسترسی سریع