مریم کوچولو خواهر و برادر نداشت برای همین حوصله اش زود سر می رفت.
ولی آن روز آنها یک عالمه مهمان داشتند.
چون مادرش یک خواهر کوچولو برایش آورده بود. مریم فکر می کرد خواهرش می تواند با او بازی کند ...
ولی آن روز آنها یک عالمه مهمان داشتند.
چون مادرش یک خواهر کوچولو برایش آورده بود. مریم فکر می کرد خواهرش می تواند با او بازی کند ...
صداها
-
عنوانزمان
-
13:56
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه