مریم کوچولو قرار بود به مدرسه برود ولی دل توی دلش نبود که مدرسه ها باز بشوند. مریم کوچولو چند روز مانده به مدرسه کیفش را چیده بود و آماده رفتن بود.
مادر مریم قبل از شروع مدرسه او را صدازد و اندازه های او را گرفت و فردا صبحش، مانتو آبی خوشگلی آماده بود تا مریم آن را بپوشد. مریم خیلی خوشحال بود و روز رفتن به مدرسه با مانتو آبی و کیف آماده شد، اما قبل از رفتن دلش می خواست لباس شادتر و قشنگتری بپوشود چون مریم نمی دانست دانش آموزان باید لباس فرم یکسان بپوشند.
داستان"روپوش مریم کوچولو" با اجرای مریم نشیبا درصدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تهیه و تولید شده است.
مادر مریم قبل از شروع مدرسه او را صدازد و اندازه های او را گرفت و فردا صبحش، مانتو آبی خوشگلی آماده بود تا مریم آن را بپوشد. مریم خیلی خوشحال بود و روز رفتن به مدرسه با مانتو آبی و کیف آماده شد، اما قبل از رفتن دلش می خواست لباس شادتر و قشنگتری بپوشود چون مریم نمی دانست دانش آموزان باید لباس فرم یکسان بپوشند.
داستان"روپوش مریم کوچولو" با اجرای مریم نشیبا درصدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تهیه و تولید شده است.
صداها
-
عنوانزمان
-
14:24
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان