پرطلا یه جوجهی شیطونبلاست. اون نمیدونه بعضی کارها خوب نیستن، ولی وقتی مامانش باهاش حرف میزنه، اون خوب به حرفای مامانش گوش میکنه.
داستان پرطلا و آدامسش رو بشنوید و لذت ببرید.
پرطلا رفته بود پارک
به همراه مامانش
آدامسشو میجوه
خیلی شلوغه سرش
آدامسشو باد میکرد
می ترکوندش بلند
این کارو تکرار میکرد
پرطلا جون با لبخند
مامانش آهسته گفت:
فدای تو دخترم!
این کارو تکرار نکن
چون بَده تاج سرم!
پرطلا خندید و گفت:
تکرار نمیشه مامان
من دختر خوبیام
خودت میبینی الان
آدامسشوُ از دهن
آهسته بیرون آورد
داخل دستمال گذاشت
به سمت آشغالی برد
به سطل آشغال میگفت:
آشغالی جون اجازه
پرطلا دستمالشو
داخل تو بندازه؟
آشغالی توی این پارک
تنها چرا نشستی؟ ...
آدامس من مال تو
بخور تا اینجا هستی
اشغالی جون مامانم
یه حرف خوبی زده
آدامستو با صدا
نترکونی بده
این شعر رو بشنوید و برای دوستاتون هم بفرستید بچهها تا اونها هم با پرطلا آشنا بشن.
داستان پرطلا و آدامسش رو بشنوید و لذت ببرید.
پرطلا رفته بود پارک
به همراه مامانش
آدامسشو میجوه
خیلی شلوغه سرش
آدامسشو باد میکرد
می ترکوندش بلند
این کارو تکرار میکرد
پرطلا جون با لبخند
مامانش آهسته گفت:
فدای تو دخترم!
این کارو تکرار نکن
چون بَده تاج سرم!
پرطلا خندید و گفت:
تکرار نمیشه مامان
من دختر خوبیام
خودت میبینی الان
آدامسشوُ از دهن
آهسته بیرون آورد
داخل دستمال گذاشت
به سمت آشغالی برد
به سطل آشغال میگفت:
آشغالی جون اجازه
پرطلا دستمالشو
داخل تو بندازه؟
آشغالی توی این پارک
تنها چرا نشستی؟ ...
آدامس من مال تو
بخور تا اینجا هستی
اشغالی جون مامانم
یه حرف خوبی زده
آدامستو با صدا
نترکونی بده
این شعر رو بشنوید و برای دوستاتون هم بفرستید بچهها تا اونها هم با پرطلا آشنا بشن.
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه