یه روز یه گل حالش به هم خورد... .
در باغ ما یک دانه گل حالش به هم خورد
رنگش پرید از هوش رفت یک باره پژمرد
گنجشگکی از آسمان پر زد به سویش
با نوک خود یک قطره آب پاشید رویش
یک شاپرک جیغی کشید از شاخه افتاد
زنبورکی ترسید و گفت: ای داد! ای داد!
گل کمکَمک لبخند زد گنجشک را دید
گنجشک هم بالی زد و از دور خندید
در باغ ما یک دانه گل حالش به هم خورد
رنگش پرید از هوش رفت یک باره پژمرد
گنجشگکی از آسمان پر زد به سویش
با نوک خود یک قطره آب پاشید رویش
یک شاپرک جیغی کشید از شاخه افتاد
زنبورکی ترسید و گفت: ای داد! ای داد!
گل کمکَمک لبخند زد گنجشک را دید
گنجشک هم بالی زد و از دور خندید
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
2:04
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه