روباهی که مو نداشت

  • 1 قطعه
  • 3:38 مدت زمان
  • 17 دریافت شده
یه روز یه روباهه تصمیم گرفت که موهاش رو بزنه و به‌جاش پنبه بکاره تا شبیه بره‌ها بشه! یعنی چه فکری توی سرش بود؟ شعرش رو بشنوید.
روباهی بود که مو نداشت
به‌جای مو پنبه گذاشت

روباهه شکل بره شد
مهمون کوه و دره شد

این یکی گفت: پشم سفید!
باید که قِچ قِچ اون‌‌و چید

می‌بافمش کلاه بشه
لباسی مثل ماه بشه

این یکی گفت: چه بره‌ای!
چه دنبه‌ی قلمبه‌ای!

باید که نوش جون بشه
خورشت سفرمون بشه

این یکی گفت: نگاش کنید
نگاه به سرتاپاش کنید

این بره مال چوپونه
گم شده و نمی‌دونه

جای چوپون رو بلدم
می‌رم به اون خبر بدم

تا سگ گله واق و واق
بیاد پیش بره‌ی چاق

روباهه تا این رو شنید
ترسید و از اونجا دوید

پنبه‌ها رو زمین گذاشت
روباهی شد که مو نداشت

آهنگ ها

مشخصات موسیقی

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

دسترسی سریع