یه شعر برای یه پیرهن آستینبلند و قشنگ.
کی بود، کی بود؟
پیرهن آستینبلند
نشسته بود روی بند
با تن خیس تاب میخورد
تا یقه آفتاب میخورد
گرمش شد و خواب رفت
قدش یه کم آب رفت
پیرهن که پیرهنک شد
کوچیک و بانمک شد
رفت زن شلوارک شد
کی بود، کی بود؟
پیرهن آستینبلند
نشسته بود روی بند
با تن خیس تاب میخورد
تا یقه آفتاب میخورد
گرمش شد و خواب رفت
قدش یه کم آب رفت
پیرهن که پیرهنک شد
کوچیک و بانمک شد
رفت زن شلوارک شد
کاربر مهمان
کاربر مهمان