یه روز که بارون اومد

  • 1 قطعه
  • 2:39 مدت زمان
  • 14 دریافت شده
یه روز که بارون اومد، یکی از بچه‌ها رفت زیر بارون و یه‌هو توی آسمون کلی رنگای قشنگ دید. با خودش گفت: وااای خدا! چقدر مداد رنگی!
یه روز که بارون اومد

یه بچه­‌ی نازنازی

بارونی­ش‌وُ به تن کرد

رفت توی کوچه بازی

***

دید که یه جا بارونه

یه جا شده آفتابی

نگا به آسمون کرد

به آسمون آبی

***

تندی دوید تو خونه

مادرش‌وُ صدا کرد:

«مادر، بیا نگا کن»

سروصدا به پا کرد:

***

«چن تا مدادِ رنگی

افتاده تو آسمون

می­‌شه یکی­ش‌وُ برداشت

تو رو خدا مامان جون

***

کنارِ هم نشستن

رنگایِ شاد و زیبا

مادرِ مهربونم

می‌­آی بریم به اونجا؟»

***

وقتی سروصدایِ

اون‌وُ شنید مادرش

با مهربونی اومد

دستی کشید رو سرش

***

«این­که مدادرنگی نیست

اسمش رنگین‌کمونه

روزا که بارون می‌آد

گاهی تو آسمونه

***

باید خورشید بتابه

به قطره‌­هایِ بارون

رنگین‌کمونه زیبا

باز بیاره برامون»

***

این آسمونِ زیبا

هر طرفش یه رنگه

نعمتایِ خداوند

تموم­شون قشنگه

 

آهنگ ها

مشخصات موسیقی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

دسترسی سریع