هانس دیگر از کار کردن با اربابش خسته شده بود.
هانس هفت سال برای اربابش کار کرده بود. یک روز از اربابش اجازه گرفت تا پیش مادرش برگردد. او از ارباب دستمزدی نگرفت. فقط می خواست برود و با مادرش زندگی کند.
ارباب هم به جای دستمزد یک گاو به او داد. اما هانس اصلا گاو را دوست نداشت و در راه گاوش را با یک گوسفند عوض کرد.
هانس هفت سال برای اربابش کار کرده بود. یک روز از اربابش اجازه گرفت تا پیش مادرش برگردد. او از ارباب دستمزدی نگرفت. فقط می خواست برود و با مادرش زندگی کند.
ارباب هم به جای دستمزد یک گاو به او داد. اما هانس اصلا گاو را دوست نداشت و در راه گاوش را با یک گوسفند عوض کرد.
از ایرانصدا بشنوید
این داستان شنیدنی مناسب بچه های سال های ابتدایی دبستان است
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
تا کنون نظری ثبت نشده است