زن و شوهر مهربانی بودند که آرزو داشتند صاحب فرزندی شوند. روزی درویشی اناری به آنها داد و گفت هر کدام نیمی از آن را بخورند. نیمی از انار را زن و نیم دیگرش را کلاغی برد و خورد. بعد از مدتی آنها صاحب پسری شدند که نیمی انسان و نیمی کلاغ بود...
داستان آغالتو، قصه ای است زیبا که خانم مریم نشیبا همراه با نوه اش (گلاب)، برای کودکان تعریف می کنند. این داستان درباره ی پسر مهربانی به نام آغالتو است که نیمی از بدنش انسان و نیم دیگرش کلاغ بود. او برای این که گاوِ مزرعه ی پدرش را از حاکم ظالم پس بگیرد، به طرف قصر او به راه افتاد. تا این که در مسیر حرکتش حیواناتی چون گرگ و شغال و...با او همراه شدند تا به قصر بروند...
داستان آغالتو، قصه ای است زیبا که خانم مریم نشیبا همراه با نوه اش (گلاب)، برای کودکان تعریف می کنند. این داستان درباره ی پسر مهربانی به نام آغالتو است که نیمی از بدنش انسان و نیم دیگرش کلاغ بود. او برای این که گاوِ مزرعه ی پدرش را از حاکم ظالم پس بگیرد، به طرف قصر او به راه افتاد. تا این که در مسیر حرکتش حیواناتی چون گرگ و شغال و...با او همراه شدند تا به قصر بروند...
از ایرانصدا بشنوید
این داستان که به صورت نمایشی اجرا شده است، با زبانی ساده و روان به کودکان می آموزد که باید قدردان زحمات والدین خود باشند و اگر روزی پدر و مادر به کمک فرزندانشان احتیاج داشتند، حتما به آنها کمک کنند و هرگز فراموش نکنند که پدر و مادر برای تربیت و پرورش آنها زحمات زیادی متقبل شده اند.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
تا کنون نظری ثبت نشده است