ننه ابری خانه اش توی یک تکه ابر سفید بود.
او برای ستاره ها قصه می گفت.
یک شب که ننه ابری خوابیده بود، از خواب پرید ولی برای ستاره ها قصه نگفت ...
او برای ستاره ها قصه می گفت.
یک شب که ننه ابری خوابیده بود، از خواب پرید ولی برای ستاره ها قصه نگفت ...
صداها
-
عنوانزمان
-
18:20
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان