ننه خورشید و گلبهار خیلی همدیگر را دوست داشتند.
آب خانه تمام شده بود و گلبهار باید پای چشمه می رفت و کوزه را پر از آب می کرد.
او کوزه را برداشت و رفت اما کوزه ی گلبهار زمین افتاد و شکست.
ولی گلبهار توانست کلی کار خوب انجام دهد تا بتواند برای ننه خورشید آب بیاورد ...
آب خانه تمام شده بود و گلبهار باید پای چشمه می رفت و کوزه را پر از آب می کرد.
او کوزه را برداشت و رفت اما کوزه ی گلبهار زمین افتاد و شکست.
ولی گلبهار توانست کلی کار خوب انجام دهد تا بتواند برای ننه خورشید آب بیاورد ...
صداها
-
عنوانزمان
-
16:35
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان