هر بار که مرد مسافر به روستا می آمد، مردم جمع می شدند و به حرف های مرد مسافر گوش می کردند.
مرد مسافر یک روز درباره پیرزنی حرف زد که دلش برای گل اندام، دخترش تنگ شده بود.
مرد مسافر گفت که پیرزن دلش برای نوه ی باهوش اش هم تنگ شده.
از بین مردم دختر کوچولویی جلو آمد ...
مرد مسافر یک روز درباره پیرزنی حرف زد که دلش برای گل اندام، دخترش تنگ شده بود.
مرد مسافر گفت که پیرزن دلش برای نوه ی باهوش اش هم تنگ شده.
از بین مردم دختر کوچولویی جلو آمد ...
صداها
-
عنوانزمان
-
15:18
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه