اسب سیاه جاده ها

  • 1 قطعه
  • 14:05 مدت زمان
  • 223 دریافت شده
شب که می شد اسب سیاه براقی سر و کله اش پیدا می شد.
همه اسب سیاه را می شناختند و دوستش داشتند. درخت ها برای دیدنش برگ هایشان را بهم می زدند و ماه هم شنل طلایی اش را روی دوشش می انداخت و دنبال اسب به راه می افتاد.

داستان"اسب سیاه جاده ها" با اجرای خانم مریم نشیبا در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تهیه و تولید شده است.

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

  • کاربر مهمان
    منم ‌خیلی اسب‌دوست‌دارم
دسترسی سریع