خرسی بالای درخت رفته بود اما از پایین آمدن می ترسید.
خرسی خیلی می ترسید. مادر خرسی همیشه برای پیدا کردن کندوی عسل بالای درخت می رود. پدرش هم خیلی شجاع است.
دوستان خرسی زیر درخت جمع شدند تا به او کمک کنند. آنها با او حرف زدند تاآرام آرام پایین بیاید اما درخت خیلی بلند بود و او سرش گیج می رفت ...
خرسی خیلی می ترسید. مادر خرسی همیشه برای پیدا کردن کندوی عسل بالای درخت می رود. پدرش هم خیلی شجاع است.
دوستان خرسی زیر درخت جمع شدند تا به او کمک کنند. آنها با او حرف زدند تاآرام آرام پایین بیاید اما درخت خیلی بلند بود و او سرش گیج می رفت ...
صداها
-
عنوانزمان
-
11:31
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان