بچه ها! دایی بهمن از سفر برگشته و بچه های فامیل که خیلی دایی رو دوست دارن به خونه ی دایی دعوت شدن. ولی یه مشکلی هست.
هانا عاشق دایی بهمنه. همیشه تا دایی رو می بینه بغلش می کنه و کلی خوشحالی می کنه.
ولی این بار خیلی فرق می کنه. هانا دلش می خواد هر چه زودتر دایی رو ببینه.
هانا اولین کسی هست که به خونه ی دایی بهمن می رسه.
دایی بهمن همه چی رو برای پذیرایی آماده کرده ولی اصلا خبر نداره که یه عالمه ویروس توی بدنش منتظر نشستن که بیان بیرون.
دایی فقط یه کمی تب داره.
هانا از راه می رسه ولی مثل دفعه های پیش نمی ره دایی رو بغل کنه. اون ماسک زده و دستکش پوشیده. ولی انگار دایی بهمن اصلا ویروس کرونا رو جدی نگرفته ...
هانا عاشق دایی بهمنه. همیشه تا دایی رو می بینه بغلش می کنه و کلی خوشحالی می کنه.
ولی این بار خیلی فرق می کنه. هانا دلش می خواد هر چه زودتر دایی رو ببینه.
هانا اولین کسی هست که به خونه ی دایی بهمن می رسه.
دایی بهمن همه چی رو برای پذیرایی آماده کرده ولی اصلا خبر نداره که یه عالمه ویروس توی بدنش منتظر نشستن که بیان بیرون.
دایی فقط یه کمی تب داره.
هانا از راه می رسه ولی مثل دفعه های پیش نمی ره دایی رو بغل کنه. اون ماسک زده و دستکش پوشیده. ولی انگار دایی بهمن اصلا ویروس کرونا رو جدی نگرفته ...
صداها
-
عنوانزمان
-
6:48
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان