شب رویایی برنامه ایه که هم زمان از اپلیکیشن و سایت ایرانصدا و شبکه تلوزیونی پویا قابل دسترسه. شما می تونید این برنامه رو از ایرانصدا بشنوید و یا از ساعت 9:30 تا 10در شبکه پویا ببینید... با شب رویایی همراه باشید.
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
*****
آ** آقا حامد:
یه باغ بزرگ بود که درختان پر از میوه داشت. گلابیهای رسیده و آبدار از شاخهها آویزان بودن... آقا حامد قصه ما وقتی اون همه گلابی آبدار و خوشمزه رو دید، تصمیم گرفت بره توی باغی که اجازه رفتن نداشت و مال خودشون نبود... آخه دوست داشت اون گلابی های خوشمزه رو بخوره .....
**رستوران جغد مهربون :
حمید، پسر کوچولوی خیالپردازی بود که برای خودش همیشه خیالبافی می کرد، توی افکار خودش غرق می شد و داستان می ساخت.
یه بار که مثل همیشه حمید توی رویای خودش غرق شده بود، توی عالم خیال وارد جنگلی شد که حیوونا توی اون جنگل با هم در حال بازی و شادی بودن. حمید هم با حیوانات مشغول بازی شد. اون ها بعد از بازی به رستوران آقای جغد رفتن....
**دلفین مهربون:
یه پیرمرد مهربونِ ماهیگیر بود که هر روز به دریا میرفت تا ماهی بگیره، اما یه روز که به دریا رفته بود نتونست هیچ ماهیای بگیره و داشت به خونه برمیگشت که ناگهان باد شدیدی شروع به وزیدن کرد و پیرمرد دیگه نتونست قایقش رو به سمت ساحل هدایت کنه. اماااا توی همون لحظه یه دلفین کوچولوی مهربون اومد به کمک پیرمرد و شروع کرد به هلدادن قایق ...
***********
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوید؛ پس بیاین که با هم سراغ برنامه خودتون یعنی شب رویایی....
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
*****
آ** آقا حامد:
یه باغ بزرگ بود که درختان پر از میوه داشت. گلابیهای رسیده و آبدار از شاخهها آویزان بودن... آقا حامد قصه ما وقتی اون همه گلابی آبدار و خوشمزه رو دید، تصمیم گرفت بره توی باغی که اجازه رفتن نداشت و مال خودشون نبود... آخه دوست داشت اون گلابی های خوشمزه رو بخوره .....
**رستوران جغد مهربون :
حمید، پسر کوچولوی خیالپردازی بود که برای خودش همیشه خیالبافی می کرد، توی افکار خودش غرق می شد و داستان می ساخت.
یه بار که مثل همیشه حمید توی رویای خودش غرق شده بود، توی عالم خیال وارد جنگلی شد که حیوونا توی اون جنگل با هم در حال بازی و شادی بودن. حمید هم با حیوانات مشغول بازی شد. اون ها بعد از بازی به رستوران آقای جغد رفتن....
**دلفین مهربون:
یه پیرمرد مهربونِ ماهیگیر بود که هر روز به دریا میرفت تا ماهی بگیره، اما یه روز که به دریا رفته بود نتونست هیچ ماهیای بگیره و داشت به خونه برمیگشت که ناگهان باد شدیدی شروع به وزیدن کرد و پیرمرد دیگه نتونست قایقش رو به سمت ساحل هدایت کنه. اماااا توی همون لحظه یه دلفین کوچولوی مهربون اومد به کمک پیرمرد و شروع کرد به هلدادن قایق ...
***********
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوید؛ پس بیاین که با هم سراغ برنامه خودتون یعنی شب رویایی....
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
صداها
-
عنوانزمان
-
40:17
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان