امام خمینی (ره) همیشه به دبستانیها امیدوار بود.
یک روز با مادر
روزی که باران بود
رفتیم آنجا که
نامش جماران بود
مادر برایم گفت
از انقلاب ما
از او که عکسش بود
سرتاسر آنجا
میگفت او بوده
بابای مرد و زن
آمد که آزادی
باشد در این میهن
ما بچهها را هم
امّید خود نامید
تا زل زدم بر او
عکسش به من خندید
من هم شبیه او
در فکر ایرانم
سربازی از نسلِ
پیر جمارانم
یک روز با مادر
روزی که باران بود
رفتیم آنجا که
نامش جماران بود
مادر برایم گفت
از انقلاب ما
از او که عکسش بود
سرتاسر آنجا
میگفت او بوده
بابای مرد و زن
آمد که آزادی
باشد در این میهن
ما بچهها را هم
امّید خود نامید
تا زل زدم بر او
عکسش به من خندید
من هم شبیه او
در فکر ایرانم
سربازی از نسلِ
پیر جمارانم
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه