ماشی که توپ شد

  • 1 قطعه
  • 13:04 مدت زمان
  • 87 دریافت شده
خاله مورچه ریزه با کوچول و موچول زندگی می کرد.
پاییز بود و هوا داشت سرد می شد. خاله مورچه ریزه خوشحال بود. چون او با بچه هایش کوچول و موچول یک عالمه دانه در انبارشان داشتند.
هوا سرتر شد. اما کوچول و موچول حسابی حوصله شان در لانه سر رفته بود ...

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

دسترسی سریع