- 3773
- 1000
- 1000
- 1000
آستین نو، بخور پلو
روزی میرزا به مهمانی مرد ثروتمندی دعوت شد. او همیشه خدمتکارش الماس را با خود میبرد. در راه مهمانی، میرزا متوجه شد که کیف پولش را جا گذاشته است. به همین دلیل الماس برگشت تا کیف را برای میرزا به مهمانی ببرد. اما وقتی کیف را آورد....
این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان میآموزد که هرگاه کسی را به خاطر ظاهرش به جایی راه میدهند و یا اجازه انجام کاری را به او میدهند، میتوانند از ضربالمثل «آستین نو، بخور پلو» در مورد آن فرد استفاده کنند؛ و یا هنگامی که به جای توجه به شخصیت یک انسان، به لباس و ظاهر او توجه شود، از ضربالمثل «آستین نو، بخور پلو» استفاده میشود.
*داستان «آستین نو، بخور پلو» برگرفته از کتاب «امثال و حکم» نوشته «علیاکبر دهخدا» است.
این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان میآموزد که هرگاه کسی را به خاطر ظاهرش به جایی راه میدهند و یا اجازه انجام کاری را به او میدهند، میتوانند از ضربالمثل «آستین نو، بخور پلو» در مورد آن فرد استفاده کنند؛ و یا هنگامی که به جای توجه به شخصیت یک انسان، به لباس و ظاهر او توجه شود، از ضربالمثل «آستین نو، بخور پلو» استفاده میشود.
*داستان «آستین نو، بخور پلو» برگرفته از کتاب «امثال و حکم» نوشته «علیاکبر دهخدا» است.
از ایرانصدا بشنوید
کتاب گویای «آستین نو، بخور پلو» برای گروه سنی «ب» مناسب است.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان