آن یکی نحوی به کشتی در نشست رو به کشتیبان نهاد آن خودپرست
مرد نحوی ( کسی که علم نحو میداند ) سوار کشتی شد و به کشتی بان گفت : آیا تو از علم نحو، هیچ میدانی؟ کشتی بان که در علم نحو سر رشته ای نداشت گفت:
نه. نمی دانم. نحوی در پاسخ گفت: نصف عمر ت بر فنا!
از این حرف، کشتی بان دلشکسته شد اما چیزی نگفت.
طولی نکشید که کشتی در طوفان گرفتار شد، کشتی بان رو به نحوی کرد و از او پرسید: آیا شنا کردن بلدی؟ نحوی با شرمندگی پاسخ منفی داد ...
داستان آموزنده ی نحوی و کشتیبان را در صدای کل کتاب بشنوید.
مرد نحوی ( کسی که علم نحو میداند ) سوار کشتی شد و به کشتی بان گفت : آیا تو از علم نحو، هیچ میدانی؟ کشتی بان که در علم نحو سر رشته ای نداشت گفت:
نه. نمی دانم. نحوی در پاسخ گفت: نصف عمر ت بر فنا!
از این حرف، کشتی بان دلشکسته شد اما چیزی نگفت.
طولی نکشید که کشتی در طوفان گرفتار شد، کشتی بان رو به نحوی کرد و از او پرسید: آیا شنا کردن بلدی؟ نحوی با شرمندگی پاسخ منفی داد ...
داستان آموزنده ی نحوی و کشتیبان را در صدای کل کتاب بشنوید.
از ایرانصدا بشنوید
عاقبت فرد مغرور را در این نمایش رادیویی بشنوید.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان