کلاغ زورگو
غروب بود بهار نشسته بود توی ایوون خونه و داش به درخت باغچه نگاه میکرد. یه کلاغ رفته بود سمت لونه خانم گنجشکه. بهار و ایمان داشتند به دعوای کلاغ و گنجشک نگاه میکردند...
بریم بشنویم که بابا به بچه ها چی میگه...
غروب بود بهار نشسته بود توی ایوون خونه و داش به درخت باغچه نگاه میکرد. یه کلاغ رفته بود سمت لونه خانم گنجشکه. بهار و ایمان داشتند به دعوای کلاغ و گنجشک نگاه میکردند...
بریم بشنویم که بابا به بچه ها چی میگه...
صداها
-
عنوانزمان
-
4:54
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان