نامی دختر کوچولویی بود که به هیچ غذایی علاقه نداشت.
نامی کوچولو تنها چیزی که می خورد بیسکوییت بود.
مادر نامی خیلی ناراحت بود. برای همین نقشه ای کشید. او از نامی خواست تا با او به فروشگاه بیاید و خرید کنند.
مادر وقتی به خانه آمد از نامی خواست تا در درست کردن پیراشکی گوشت به او کمک کند. نامی و برادرش برای درست کردن شام حسابی زحمت کشیدند. نامی هم فهمید که مادر چه زحمت هایی برای غذا درست کردن می کشد ...
نامی کوچولو تنها چیزی که می خورد بیسکوییت بود.
مادر نامی خیلی ناراحت بود. برای همین نقشه ای کشید. او از نامی خواست تا با او به فروشگاه بیاید و خرید کنند.
مادر وقتی به خانه آمد از نامی خواست تا در درست کردن پیراشکی گوشت به او کمک کند. نامی و برادرش برای درست کردن شام حسابی زحمت کشیدند. نامی هم فهمید که مادر چه زحمت هایی برای غذا درست کردن می کشد ...
از ایرانصدا بشنوید
این قصه برای خردسالان و دبستانی ها مناسب است
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان