اوراشیماتارو ماهیگیر است. او هر روز ماهی می گیرد
یک روز که دریا طوفانی بود او تا غروب تلاش کرد و فقط توانست سه تا ماهی بگیرد. او دلسرد شده بود.
در راه برگشت به خانه به بچه های محل برخورد کرد. آنها داشتند با چوب یک لاکپشت را می زدند. لاکپشت کوچولو خیلی قشنگ بود. او لاکپشت را برداشت و با خود برد و در عوض سه تا ماهی که صید کرده بود را به بچه ها داد ...
یک روز که دریا طوفانی بود او تا غروب تلاش کرد و فقط توانست سه تا ماهی بگیرد. او دلسرد شده بود.
در راه برگشت به خانه به بچه های محل برخورد کرد. آنها داشتند با چوب یک لاکپشت را می زدند. لاکپشت کوچولو خیلی قشنگ بود. او لاکپشت را برداشت و با خود برد و در عوض سه تا ماهی که صید کرده بود را به بچه ها داد ...
از ایرانصدا بشنوید
این قصه برای دبستانی ها مناسب است
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان