کرم شب تاب خیلی مهربان بود. او دوست داشت با همه دوست شود.
کرم شب تاب سنجاب کوچولو را دید که داشت از درخت بالا می رفت. رفت تا با او دوست شود.
اما سنجاب گفت که دارد به جنگل می رود تا با دوستانش بازی کند. کرم شب تاب می خواست با او برود. ولی سنجاب فکر می کرد نمی تواند با او دوست شود. کرم شب تاب دلخور شد و به خانه اش برگشت ...
کرم شب تاب سنجاب کوچولو را دید که داشت از درخت بالا می رفت. رفت تا با او دوست شود.
اما سنجاب گفت که دارد به جنگل می رود تا با دوستانش بازی کند. کرم شب تاب می خواست با او برود. ولی سنجاب فکر می کرد نمی تواند با او دوست شود. کرم شب تاب دلخور شد و به خانه اش برگشت ...
از ایرانصدا بشنوید
این داستان آموزنده برای کودکان سال آخر دبستان مناسب است
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان