- 5869
- 1000
- 1000
- 1000
حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام
* شب پنجم *
یکی از فرزندان امام حسن(ع)، «عبدالله بن حسن علیه السلام» است. گفته شده است عبدالله نوجوان 11 ساله، در روز عاشورا، وقتی دید سیدالشهدا بر زمین افتاده است، برای دفاع از عمو به سوی میدان شتافت....
«عبدالله بن حسن بن علی بن ابی طالب» فرزند کوچک امام حسن مجتبی علیه السلام یکی از نوجوانان نابالغی بود که به همراه عموی خود حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به کربلا آمده بود. از صبح تا عصر عاشورا، ابتدا اصحاب امام(ع) و سپس اهلبیت آن حضرت یک به یک و یا بطور دسته جمعی به میدان رفتند و به شهادت رسیدند؛ و سرانجام زمانی رسید که امام علیه السلام یکه و تنها در میان هزاران هزار دشمن باقی ماند و گَه گاه فریاد بر می آورد: «آیا یاری کننده ای هست که به خاطر خدا از حرم رسول خدا دفاع کند؟». «شمر بن ذی الجوشن» برای آن که کار را تمام کند به همراه پیاده نظام لشکر، به آن امام مظلوم هجوم آوردند، دور آن حضرت را گرفتند و از پس و پیش، ایشان را مورد حمله قرار دادند. عبدالله که در بین کودکان و زنان، در خیمهگاه حضور داشت، تاب و تحمل دیدن غربت عموی تنهای خویش را نیاورد و ناگهان از خیمه ها بیرون آمد و به سوی میدان دوید و خود را به امام علیه السلام رساند تا با بدن کوچک و ظریفش از او دفاع کند. در حالی که او خود را سپر عمویش کرد تا شمشیری به امام حسین(ع) اصابت نکند، با ضربات شمشیر دشمن به شهادت رسید....
یکی از فرزندان امام حسن(ع)، «عبدالله بن حسن علیه السلام» است. گفته شده است عبدالله نوجوان 11 ساله، در روز عاشورا، وقتی دید سیدالشهدا بر زمین افتاده است، برای دفاع از عمو به سوی میدان شتافت....
«عبدالله بن حسن بن علی بن ابی طالب» فرزند کوچک امام حسن مجتبی علیه السلام یکی از نوجوانان نابالغی بود که به همراه عموی خود حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به کربلا آمده بود. از صبح تا عصر عاشورا، ابتدا اصحاب امام(ع) و سپس اهلبیت آن حضرت یک به یک و یا بطور دسته جمعی به میدان رفتند و به شهادت رسیدند؛ و سرانجام زمانی رسید که امام علیه السلام یکه و تنها در میان هزاران هزار دشمن باقی ماند و گَه گاه فریاد بر می آورد: «آیا یاری کننده ای هست که به خاطر خدا از حرم رسول خدا دفاع کند؟». «شمر بن ذی الجوشن» برای آن که کار را تمام کند به همراه پیاده نظام لشکر، به آن امام مظلوم هجوم آوردند، دور آن حضرت را گرفتند و از پس و پیش، ایشان را مورد حمله قرار دادند. عبدالله که در بین کودکان و زنان، در خیمهگاه حضور داشت، تاب و تحمل دیدن غربت عموی تنهای خویش را نیاورد و ناگهان از خیمه ها بیرون آمد و به سوی میدان دوید و خود را به امام علیه السلام رساند تا با بدن کوچک و ظریفش از او دفاع کند. در حالی که او خود را سپر عمویش کرد تا شمشیری به امام حسین(ع) اصابت نکند، با ضربات شمشیر دشمن به شهادت رسید....
از ایرانصدا بشنوید
کتاب گویای «قهرمانان کربلا» برای گروه سنی «ج» مناسب است.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان