آسیابان و مرد زورگو

آسیابان و مرد زورگو

  • 2 قطعه
  • 11:04 مدت زمان
  • 976 دریافت شده
کارگردان:
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: کودک
در زمان های قدیم، مردی زورگو بود که هر چه دلش می خواست انجام می داد.

همسر این مرد زورگو داد و فریاد کنان به او گفت: هر چه زودتر از خانه برو بیرون و گندم را به آسیاب ببر تا آسیابان آن را آرد کند.
اما مرد گفت من می خوابم و بعد از ظهر به آسیاب می روم بدون نوبت گندم ها را به آسیابان می دهم.
مرد زورگو به آسیاب رفت و بدون توجه به نوبت جلوی صف رفت و گندم ها را زمین گذاشت. همه ی مردم ناراحت و عصبانی شدند. اما مرد زورگو گوشش بدهکار نبود که نبود ...

از ایرانصدا بشنوید

این قصه برای دبستانی ها مناسب است

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

2

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

دیدگاه خود را بنویسید نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    عالی بود
  • کاربر مهمان
    سلام به همگی. به نظرم خیلی خوب بود
  • کاربر مهمان
    خیلی خوب بود 💞💞💞💞💞💜💜💜💜💜💜💜
  • کاربر مهمان
    عالی دمتون گرم 💋💋💋💋💋💋💋☄️☄️☄️☄️☄️😘😘😘🥰🥰😍😍🤩🤩🥹🥹🥹🤯🤯🤯🤯🥶😇😇🤑🤑😇🤠🤮🤮🤮🤧🤧🤒🤒🤕🤕😷😷😵‍💫😵‍💫😵😵😫😫😩😩😣😣😖😖😰😨😨😦😯😲😲🫤😕🫤☹️😢😥😟😟🙁☹️😓😞😟😢
  • کاربر مهمان
    خوب
  • کاربر مهمان
    بد
  • کاربر مهمان
    بد بد بد بد بد بد بد بد بد و خیلی بد بود
  • کاربر مهمان
    خوب بود
  • کاربر مهمان
    این قصه بد بد و بد ز بد بدتر بود

تصاویر

دسترسی سریع