در روزگاران قدیم، امیری به نام زنگی بار در همسایگی ایران زندگی می کرد که به مردم ظلم بسیاری می کرد.
در زمان های قدیم امیری در همسایگی ایران، حکومت می کرد به نام زنگی بار که بسیار ظالم و خودخواه بود. او خزانه اش را با پول و دارایی مردم پر کرده بود.
در شهری که امیر حاکمش بود، چهل دزد زندگی می کردند. دزدها تصمیم گرفتند تا خزانه امیر را خالی کنند.
آنها یک شب به خزانه دستبرد زدند و همه دارایی امیر را دزدیدند. امیر بسیار عصبانی شد و به سربازان دستور داد تا هر جور شده خزانه را برگردانند.
چند جارچی هم خبر کرد تا همه جا جار بزنند که اگر تا چهل روز خزانه سر جایش برنگردد در هر شهر و روستا گردن ده نفر را خواهد زد ...
در زمان های قدیم امیری در همسایگی ایران، حکومت می کرد به نام زنگی بار که بسیار ظالم و خودخواه بود. او خزانه اش را با پول و دارایی مردم پر کرده بود.
در شهری که امیر حاکمش بود، چهل دزد زندگی می کردند. دزدها تصمیم گرفتند تا خزانه امیر را خالی کنند.
آنها یک شب به خزانه دستبرد زدند و همه دارایی امیر را دزدیدند. امیر بسیار عصبانی شد و به سربازان دستور داد تا هر جور شده خزانه را برگردانند.
چند جارچی هم خبر کرد تا همه جا جار بزنند که اگر تا چهل روز خزانه سر جایش برنگردد در هر شهر و روستا گردن ده نفر را خواهد زد ...
از ایرانصدا بشنوید
ظلم پادشاهان نکته ایی است که از چشم داستان نویسان دور نمانده است.این داستان با این موضوع است
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
تا کنون نظری ثبت نشده است