شب رؤیایی برنامهایه که همزمان از برنامهی کاربردی و پایگاه اینترنتی ایرانصدا و شبکهی تلویزیونی پویا پخش میشه. شما میتونید این برنامه رو از ایرانصدا بشنوید و یا از ساعت 9:30 تا 10 شب در شبکهی پویا ببینید... با شب رؤیایی همراه باشید.
کوچولوهای نازنین و دوستداشتنی سلام. براتون یهعالمه قصه و لالایی داریم.
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصهها سفر میکنیم.
همراه شماییم با برنامهی شنیدنی «شب رؤیایی».
******
⭕️ عروسک سارا کوچولو
یکی از روزا که سارا به مهد رفته بود، عروسک پشت پنجره نشسته بود و بیرون رو تماشا می کرد؛ تا اینکه با دیدن دوست قدیمیش پروانه، از جا پرید. عروسک از دیدن دوستش خیلی ترسیده بود، برای اینکه صورت پروانه بسیار کثیف و وحشتناک شده بود....
⭕ عنکبوت کوچولو
روزی روزگاری یه عنکبوت کوچولو روی شاخهی درختی توی جنگل ایستاده بود و به مادرش که داشت تار میتنید و خونه درست میکرد، نگاه میکرد. مادرش گفت تو هم باید یواش یواش یاد بگیری که چطور خونه بسازی...
⭕ یه فوت و یه صبر
مرد دنیادیدهای بود که درِ خونهاش به روی دوست و دشمن باز بود. عقیده داشت که مهمان حبیب خداست و به همین دلیل، همیشه یکی دو نفر مهمون داشت. یه روز، مرد غریبهای که از راهی دور اومده بود، وارد شهر این مرد مهماننواز شد و از اونجایی که هم گرسنه بود و هم تشنه و هم جایی رو برای اقامت نداشت، یکراست رفت به درِ خانهی مرد مهماننواز، در زد و سلام کرد و وارد خانه شد... .
******
ادامهی این داستانها رو میتونید توی این قسمت از برنامه بشنوین. پس بیایین با هم بریم سراغ برنامهی خودتون، شب رؤیایی.
برنامهی «شب رؤیایی»، به تهیهکنندگی آتی جانافشان، در شبکهی رادیویی ایرانصدا تولید شده است.
کوچولوهای نازنین و دوستداشتنی سلام. براتون یهعالمه قصه و لالایی داریم.
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصهها سفر میکنیم.
همراه شماییم با برنامهی شنیدنی «شب رؤیایی».
******
⭕️ عروسک سارا کوچولو
یکی از روزا که سارا به مهد رفته بود، عروسک پشت پنجره نشسته بود و بیرون رو تماشا می کرد؛ تا اینکه با دیدن دوست قدیمیش پروانه، از جا پرید. عروسک از دیدن دوستش خیلی ترسیده بود، برای اینکه صورت پروانه بسیار کثیف و وحشتناک شده بود....
⭕ عنکبوت کوچولو
روزی روزگاری یه عنکبوت کوچولو روی شاخهی درختی توی جنگل ایستاده بود و به مادرش که داشت تار میتنید و خونه درست میکرد، نگاه میکرد. مادرش گفت تو هم باید یواش یواش یاد بگیری که چطور خونه بسازی...
⭕ یه فوت و یه صبر
مرد دنیادیدهای بود که درِ خونهاش به روی دوست و دشمن باز بود. عقیده داشت که مهمان حبیب خداست و به همین دلیل، همیشه یکی دو نفر مهمون داشت. یه روز، مرد غریبهای که از راهی دور اومده بود، وارد شهر این مرد مهماننواز شد و از اونجایی که هم گرسنه بود و هم تشنه و هم جایی رو برای اقامت نداشت، یکراست رفت به درِ خانهی مرد مهماننواز، در زد و سلام کرد و وارد خانه شد... .
******
ادامهی این داستانها رو میتونید توی این قسمت از برنامه بشنوین. پس بیایین با هم بریم سراغ برنامهی خودتون، شب رؤیایی.
برنامهی «شب رؤیایی»، به تهیهکنندگی آتی جانافشان، در شبکهی رادیویی ایرانصدا تولید شده است.
صداها
-
عنوانزمان
-
39:59
-
39:59
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

