شب رؤیایی برنامهایه که همزمان از برنامهی کاربردی و پایگاه اینترنتی ایرانصدا و شبکهی تلویزیونی پویا پخش میشه. شما میتونید این برنامه رو از ایرانصدا بشنوید و یا از ساعت 9:30 تا 10 شب در شبکهی پویا ببینید... با شب رؤیایی همراه باشید.
کوچولوهای نازنین و دوستداشتنی سلام. براتون یهعالمه قصه و لالایی داریم.
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصهها سفر میکنیم.
همراه شماییم با برنامهی شنیدنی «شب رؤیایی».
******
⭕دوقلوها
حنایی و قهوهای خواهر و برادر دوقلو هستند. آنها به مهدکودک میروند. حنایی و قهوهای مدادرنگیهایشان را گم کردهاند. آنها از پدرشان خواهش کردند که دوباره برایشان مدادرنگی بخرد... .
⭕️ ماهیگیر مهربون
ماهیگیر مهربون هر روز به دریا میرفت تا ماهی صید کنه. مرد ماهیگیر، وقتی ماهیها رو صید میکرد، میدید که اونها تلاش میکنن تا فرار کنن. اون هم دلش میسوخت و اونها رو دوباره به دریا برمیگردوند تا اینکه... .
⭕ یه روز من، یه روز استاد
روزی، روزگاری، در روستای کوچیکی مرد کشاورزی زندگی میکرد که سواد خوندن و نوشتن نداشت. کشاورز از این موضوع ناراحت بود و بسیار دوست داشت که تنها پسرش درس بخونه و باسواد بشه. در روستای کوچیک اونها مدرسهای نبود تا کشاورز پسر نازپروردهاش رو برای سوادآموزی به مدرسه بفرسته. به همین دلیل، یه روز مرد کشاورز، به همراه پسرش، به شهر رفت تا اون رو در مدرسه ثبتنام کنه... .
******
ادامهی این داستانها رو میتونید توی این قسمت از برنامه بشنوین. پس بیایین با هم بریم سراغ برنامهی خودتون، شب رؤیایی.
برنامهی «شب رؤیایی»، به تهیهکنندگی آتی جانافشان، در شبکهی رادیویی ایرانصدا تولید شده است.
ش
کوچولوهای نازنین و دوستداشتنی سلام. براتون یهعالمه قصه و لالایی داریم.
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصهها سفر میکنیم.
همراه شماییم با برنامهی شنیدنی «شب رؤیایی».
******
⭕دوقلوها
حنایی و قهوهای خواهر و برادر دوقلو هستند. آنها به مهدکودک میروند. حنایی و قهوهای مدادرنگیهایشان را گم کردهاند. آنها از پدرشان خواهش کردند که دوباره برایشان مدادرنگی بخرد... .
⭕️ ماهیگیر مهربون
ماهیگیر مهربون هر روز به دریا میرفت تا ماهی صید کنه. مرد ماهیگیر، وقتی ماهیها رو صید میکرد، میدید که اونها تلاش میکنن تا فرار کنن. اون هم دلش میسوخت و اونها رو دوباره به دریا برمیگردوند تا اینکه... .
⭕ یه روز من، یه روز استاد
روزی، روزگاری، در روستای کوچیکی مرد کشاورزی زندگی میکرد که سواد خوندن و نوشتن نداشت. کشاورز از این موضوع ناراحت بود و بسیار دوست داشت که تنها پسرش درس بخونه و باسواد بشه. در روستای کوچیک اونها مدرسهای نبود تا کشاورز پسر نازپروردهاش رو برای سوادآموزی به مدرسه بفرسته. به همین دلیل، یه روز مرد کشاورز، به همراه پسرش، به شهر رفت تا اون رو در مدرسه ثبتنام کنه... .
******
ادامهی این داستانها رو میتونید توی این قسمت از برنامه بشنوین. پس بیایین با هم بریم سراغ برنامهی خودتون، شب رؤیایی.
برنامهی «شب رؤیایی»، به تهیهکنندگی آتی جانافشان، در شبکهی رادیویی ایرانصدا تولید شده است.
ش
صداها
-
عنوانزمان
-
41:04
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

