پیشگوی خوش شانس

پیشگوی خوش شانس

  • 2 قطعه
  • 9:26 مدت زمان
  • 423 دریافت شده
کارگردان:
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: کودک
زن و مرد فقیری در زمانهای قدیم زندگی می کردند. مرد که خیلی خوش شانس بود به همسرش گفت: امروز به کاخ شاه می روم تا از او کمک بگیرم.

مرد، سه روز به کاخ شاه می رود اما نگهبان ها او را راه ندادند.
بالاخره شاه دستور می دهد تا به او اجازه ی وارد شدن بدهند. شاه از مرد پرسید که چه کارهایی بلدی؟ او گفت من سکه، اسب و آدم ها را خوب می شناسم شاه قبول می کند به مرد کمک کند با این شرط که هروقت بهش نیاز داشت او به کمک پادشاه بیابد
روزی از روزها پادشاه دستور داد تا مرد را به باغ بیاورند. زیرا اسب شاه علف نمی خورد و به زمین پا می کوبید. شاه از مرد پرسید که این اسب چه جور اسبی است؟
مرد گفت: این اسب خیلی خوب است ولی اگر آب ببیند شنا می کند. شاه هم با اسب به سمت دریا رفتند ...

از ایرانصدا بشنوید

داستان پیشگوی خوش شانس داستانی کهن است با روایت امروزی

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

2

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

دیدگاه خود را بنویسید نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    عااااااااااااااااااااااااالی
  • کاربر مهمان
    عااااااااااااااااااااااااالی بود
  • کاربر مهمان
    عالی
  • کاربر مهمان
    عالی بود
  • کاربر مهمان
    خوب
  • کاربر مهمان
    خوبه
  • کاربر مهمان
    خوب است 🌹
  • کاربر مهمان
    خوب بود ممنون
  • کاربر مهمان
    خوب بود 😘
  • کاربر مهمان
    ممنونم
  • کاربر مهمان
    ممنون
  • کاربر مهمان
    سپاس
  • کاربر مهمان
    سپاس گزارم
  • کاربر مهمان
    سپاس گزار
  • کاربر مهمان
    سپاس فراوان

تصاویر

دسترسی سریع