باران بارید و آب جوی ها و رودخانه جمع شدند تا با هم به جایی بزرگ تر بروند. به دریا.
رودخانه در مسیر خودش یک دسته زنبور دید که داشتند پچ پچ می کردند.
رودخانه سرعت اش را کم کرد تا حرف آنها را بشنود.
زنبورها نمی خواستند رودخانه از مسیر گل ها رد شود چون آن ها می خواستند از شیره ی گل ها بخورند ...
رودخانه در مسیر خودش یک دسته زنبور دید که داشتند پچ پچ می کردند.
رودخانه سرعت اش را کم کرد تا حرف آنها را بشنود.
زنبورها نمی خواستند رودخانه از مسیر گل ها رد شود چون آن ها می خواستند از شیره ی گل ها بخورند ...
صداها
-
عنوانزمان
-
16:24
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان