ستاره کوچولوی چشمک زن حوصله اش سر رفته بود.
ستاره کوچولو رفت و رفت. ناگهان یک قطره از ابر سفید روی صورتش افتاد و صورتش را خیس کرد.
ستاره به ابر گفت: ابر سفید، چرا گریه می کنی؟ ...
ستاره کوچولو رفت و رفت. ناگهان یک قطره از ابر سفید روی صورتش افتاد و صورتش را خیس کرد.
ستاره به ابر گفت: ابر سفید، چرا گریه می کنی؟ ...
صداها
-
عنوانزمان
-
14:02
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان